حکایت انگشتر آقا و سوغات حاج قاسم به جنوب کرمان-راهبرد معاصر

حکایت انگشتر آقا و سوغات حاج قاسم به جنوب کرمان

همرزم سپهبد شهید سلیمانی گفت: بر اساس نامه هایی که به دفتری رهبری ارسال شده بود آقا حاج قاسم را خواستند و انگشترشان را به حاج قاسم هدیه دادند و گفتند بروید امنیت جنوب و شرق را تامین کنید.
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۸ - ۱۶ دی ۱۳۹۸ - 2020 January 06
کد خبر: ۳۲۸۱۲

به گزارش راهبرد معاصر؛ "خداداد مارانی" یکی از همرزمان و همسنگران سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در گفتگو با ایسنا، گفت: بعد از پایان جنگ تحمیلی، منطقه جنوب کرمان اولین جایی بود که حاج قاسم سلیمانی برای تامین امنیت و رفع محرومیت قدم گذاشت.

 

وی افزود: سال ۶۸ بود که لشکر ۴۱ ثارالله در کرمان مستقر شد و با توجه به وضعیت خاص امنیتی که در منطقه جنوب شرق بود و فعالیت وهابیت و تردد اشرار و از طرفی آمریکایی‌ها در افغانستان و پاکستان فعال شده بودند و گروه‌های معاندی که با لانه گزینی در مرز‌های همجوار در صدد ضربه زدن بودند و به صورت ناخواسته منطقه جنوب کرمان نیز به عنوان اولین خاکریز دشمن بحساب می‌آمد.

 

مارانی ادامه داد: جنوب کرمان و شرق کشور به عنوان دهلیزی است که سرریز همه شرارات ها، منطقه را تحت تاثیر قرار داده بود.

 

وی افزود: علم کردن ریگی و فاجعه تاسوکی و ناامنی‌هایی که در مسیر «بم - کرمان» به وجود آمد باعث شد همه موارد به دفتر مقام معظم رهبری ارسال شدند.

 

این رزمنده ۸ سال دفاع مقدس بیان کرد: بعد از دریافت گزارشات، رهبری حاج قاسم را خواستند و انگشتری اش را به ایشان هدیه دادند و ازش خواستند که امنیت مردم را تامین کند و رهبری همچنین تاکید کرده بودند که قطره خونی از فردی به زمین ریخته نشود.

 

وی امنیت جنوب کرمان و شرق کشور را مرهون تلاش‌های حاج قاسم سلیمانی دانست و افزود:حاج قاسم از من خواست یک محلی را برای استقرار قرارگاه و لشکر ۴۱ ثارالله در نظر بگیریم و ما چند ساختمان از کشت صنعت را تجهیز کردیم و و همچنین محلی را در زهکلوت و چاه حسن برای استقرار ادوات تعیین و آماده کردیم.

 

این همرزم حاج قاسم بیان کرد: حاج قاسم دستور دادند که نامه‌ای به سران طوایف بزنید و ما این کار را انجام دادیم و همه را یک جا جمع کردیم و سردار با زبانی شیوا، بلیغ و جذاب با آن‌ها صحبت کرد و از سران طوایف خواست تا اینکه همه افرادی را که در ناامنی منطقه نقش دارند با اسحله‌هایشان بیایند.

 

وی با بیان این مطلب من از سال ۵۹ همراه سردار و در رکابش بودم و ایشان بزرگترین سرمایه و دارایی ما بود، افزود: جلسه را گذاشتیم و سران طوایف حاضر شدند. سردار خطاب به آن‌ها گفت: «ما نمی‌خواهیم خونی به زمین ریخته شود و همکاری کنید که اسحله‌ها را تحویل و تامین بگیرند و ما معیشت را نیز در دستور کارمان داریم.»

 

مارانی گفت: سران طوایف با کسانی که در ناامنی‌ها نقش داشتند با سلاح هایشان گروه گروه آمدند و سلاح‌های خودشان را تحویل می‌دادند و در همان لحظه تامین بهشان داده می‌شد و قرار شد بعد از این دست از شرارت بردارند، اما سردار با همکاری وزارت جهادکشاورزی و جمعی از سرداران سپاه تفاهمنامه‌ای نوشتند که سپاه پاسداران اعتبار تامین کند و وزارت جهاد کشاورزی هم اراضی برای این افراد را شناسایی و در اختیار آن‌ها بگذارد و محمدباقر قالیباف و محسن رضایی به همراه حاج قاسم بیش از ۴۰ روز در منطقه جنوب کرمان ماندند تا اوضاع مدیریت و جمع و جور شد.

 

وی افزود: در چاه حسن اسلام آباد و و قلعه گنج اراضی شناسایی و تسطیح شدند، شهرک سازی و خانه سازی کردند و از سال ۱۳۷۴ به مدت دو سال کل منطقه کانال آب رسانی حفر و چاه‌های کشاورزی برقی شدند و وام‌های معیشتی و کشاورزی هم داده شد و افراد مد نظر شروع بکار کردند.

 

این یادگار ۸ سال دفاع مقدس با تمجید از خدمات ماندگار سردار شهید سلیمانی در تامین امنیت پایدار گفت: به غیر چند نفر از کسانی که مُخل امنیت بودند و تسلیم تامین امنیت نشدند و همچنان با تغذیه بیگانان به شرارت‌ها و آدم کشی ادامه می‌دادند و حتی از سرقت طلا و جواهرات نوعروسان ابا نداشتند، بقیه برگشتند و برای آن تعداد محدود نیز حاج قاسم حذف آن‌ها را آخرین راه حل دانست و اقدام کرد بدون اینکه به اطرافیان آن‌ها صدمه‌ای وارد شود.

 

وی افزود: جنوب استان کرمان و شرق کشور کانون بحران‌های امنیتی بود و به همت سردار هم اکنون از مناطق امن کشور بشمار می‌آیند و سردار تنها برای تامین امنیت به جنوب کرمان قدم نگذاشته بود بلکه در زمینه‌های بهداشتی، پزشکی و آموزشی تلاش کردند و نظارت داشتند و دین بزرگی به گردن مردم جنوب کرمان و شرق کشور دارند.

 

این همسنگر حاج قاسم با بیان خاطره‌ای از حضور حاج قاسم در جنوب کرمان افزود: یک روزی در محل کشت و صنعت جیرفت و یا همان محل اسقرار قرارگاه نشسته بودیم حاج قاسم صدایم کرد گفت: امکان دارد به طرف قلعه گنج برویم. گفتم بله. دوستی داشتیم بنام مراد کرمی که نقش خوبی در تامین امنیت داشت و وقتی به خانه آمدم دیدم منزل ما است. بهش گفتم می‌خواهیم پیش حاج قاسم برویم قبول کرد. وقتی شروع کرد به صحبت کردن نزدیک به دو ساعت طول کشید و می‌گفت: من هنوز کارم شروع شده است سردار با عطوفت و زیبایی بهش گفت: فردا تا عصر هر چه دوست داشتی صحبت بکن و توضیح بده من همراهت هستم.

 

وی ادامه داد: صبح روز بعد با هلی کوپتر راهی قلعه گنج شدیم و وقتی رسیدیم دیدیم مراد نزدیک به ۱۲ گوسفند، گاو و شتر را ذبح و برای ۴۰۰ نفر تدارک دیده است. حاج قاسم ازش سوال کرد برای چه این کار را انجام دادی؟ پاسخ داد من به یُمن اینکه شما می‌آیید همه کسانی را که در منطقه ناامنی می‌کنند دعوت کردم که بیایند هم نهار بخورند و هم تامین بگیرند که حاج قاسم گفت: «اگر مثل مراد چهار نفر داشتم مجبور نبودیم چندین ماه در منطقه وقت صرف کنیم و واقعا مراد کسی است تا کنون علم انقلاب را زمین نگذاشته است.»

 

وی با تاسف گفت: بله این است حکایت هدیه دادن انگشتری حضرت آقا به حاج قاسم و امنیت به عنوان سوغات گرانبها و شیرین سردار شهید و عزیز به جنوب کرمان و شرق...

منبع: ایسنا

ارسال نظر